جستجو
-
۱تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت
شامل احوالپرسی از همسر و دخترش فاطمه، بازگشت تا پنج یا شش روز دیگر به کرمان، حضور امان الله، و سلام رساندن به عزت الله و سیمین
-
۲تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۳۲ ش
شامل احوالپرسی از همسر و فرزندان، تشکر از ارسال کیک، رسیدن نامه سروری در خصوص زیلو، رسیدگی به نحوه شیشه انداختن گلخانه، رفتن حضرت علیه به کهنک، ضبط پسته، مراجعت یکی دو روزه به کرمان، تعجب از مطالب ارسالی همسرش، مراجعت برادرش، سلام رساندن به همشیره، آقای سالار، عزت، سیمین، گلناز، و فرج الله
-
۱تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۲۵ ش
شامل احوالپرسی از همسر و فرزندانش فریده، فاطمه، و غلامحسین، ماندن ده روزه در بم، هوای خوب، درخواست ارسال روزنامهها و نامههایش با یک شوفر مطمئن یا پست، نظارت آذر به کار بنایی، کاشت شمشاد توسط حسین نصرالله و یونس، ارسال چهار من بذر علف جهت زراعت، نبود مرکبات در بم، ارسال کاهو و سبزیجات، نداشتن خبر از امان الله و عزت الله، و سلام رساندن به حضرت علیه خانم
-
۴تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۲۴ ش
شامل احوالپرسی و ابراز پشیمانی که تنها آمده و دوست داشته خانواده هم با او می آمدند، سلام رساندن به فاطمه و فریده، حضرت علیه خانم، همشیره، دایی جان، سلیمان خان، و عزت الله، درخواست ارسال اخبار کرمان و تهران و همچنین اخبار کابینه جدید و مجله و روزنامه، فرستادن مرکبات برای خانواده، بی خبری از آمدن غلامعباس به نگار، ارسال ذغال توسط حسین نصرالله، ارسال گونی ذغال از سوی فروغ نصرت و سلیمان خان، و بی خبری از حضور امان الله در کرمان؛ همراه با پاکت
-
۲تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت
شامل احوالپرسی از همسر و فرزندانش غلامحسین، فریده، و فاطمه، حضور در ریگان و عزیمت به بم برای انجام کارهای ثبتی، سپس رفتن به ابارق و بعد به رحمت آباد نزد برادرش جهت حل مسایل قنات آنجا، ارسال نامه به دست نیازمند، درخواست از همسرش که فکرهای بی مورد نکند و به شرافتمندی او اعتماد داشته باشد، درخواست ارسال روزنامهها و نامهها، سلام به غلامعباس و درخواست از وی برای فرستادن چند کارگر به ابارق، سلام رساندن به سالار مظفر، همشیره، عزت الله، سیمین، و خانم تیمسار
-
۲تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۳۷ ش
شامل احوالپرسی از همسر و فرزندانش غلامحسین و گلناز، نیامدن خانواده به ابارق، ارسال اتومبیل و مراجعت به ریگان و آوردن خانواده به بم، مراجعت به بم و سپس رفتن به عباس آباد، گلایه در خصوص نامه قبلی آذر در مورد به هم زدن رابطه مادر و فرزند از سوی او و تکذیب چنین امری، داشتن تب و لرز، همینطور مریضی امان الله و بقیه اهالی بم، سفارش تعمیر تلمبه خانه به ثمری، سلام رساندن به سالار مظفر، سیمین، مهین، عزت الله، دکتر بوذرجمهری و ارباب شاپور کیانیان، و تعارف به ارباب شاپور برای آمدن به ریگان
-
۲تصویر
نامه قمرالملوک اسفندیاری
احتمالا به پسرش، محمد عامری، شامل احوالپرسی و اخبار خانوادگی، قیمت لباس و کتاب که حضرت آقا [احتمالا شوهرش غلامحسین عامری] قبول کرده که بپردازد و درباره وضع مزاجی او، فرستادن کتابها و دستمال یزدی برای مخاطب، شال و برک یزدانی به جهت ربدوشامبر برای امان الله، به همراه قدری کلمبه و خرما
-
۱تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۳۴ ش
شامل احوالپرسی، رفتن به راین از کرمان، ملاقات برادرش در ده میرزا، آمدن به ابارق، مرتب بودن کارهای ابارق، اجرای خوب کارها توسط شاهرخ در غیاب ایرج، برگرداندن نسخه اشتباه دارو، ارسال یک فقره چک هزار تومانی که فرج الله به حساب بانک ملی بریزد، ارسال نامه توسط حسن غلامرضا نگاری، خرید بیل و دسته بیل به وسیله فرج الله با گرفتن پول از شاطر و ارسال به ابارق، سفر با برادرش به جیرفت، سلام رساندن به غلامحسین، گلناز، ارسال نامههای فریده و فاطمه، سلام به روشن، ناصر، سیمین، و عزت الله
-
۳تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت
شامل احوالپرسی از همسر و فرزندانش غلامحسین، فریده، و فاطمه و تبریک تولد غلامحسین، ارسال این نامه توسط امانالله خان و عزتالله، گذاشتن غلامعباس در وکیل آباد جهت انجام کارها، تأکید به حرکت علی شوفر از کرمان، خبر در خصوص تعمیر شدن تلمبه، فرستادن علی شوفر به نگار جهت حمل هیزم و کاه، درخواست ارسال برخی وسایل، لیست وسایل لازم جهت ابارق که توسط فرج الله خریده شود شامل بذر خربزه، بذر هندوانه، و بذر چغندر، ارسال چکی جوف پاکت جهت واریز در حساب جاریش، و ارسال تلگرافی حواله به بم؛ همراه با پاکت
-
۱تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۳۳ ش
شامل احوالپرسی، رسیدن دو فقره نامه توسط اکبر شوفر، گرفتاری کاری زیاد در راه بم، ابارق، و رحمت آباد، کارهای ملکی و قنات به همراه استاد غلامرضا و برادرش، بازگشت در چند روز آینده به کرمان، تشکر از محبتهای همسرش، طفره رفتن همسرش برای نیامدن به بم به بهانه درس غلامحسین، آرزوی اینکه بعد با هم به بم بیایند، سلام رساندن به غلامحسین و گلناز، ارسال نامهها و روزنامهها برای وی به ابارق و تحویل دادن به کافه سر جاده، ارسال پول توسط عزت الله جهت امیرهوشنگ، گرفتاری و مقروض بودنش به بانک و طلبش از کیانیان در تهران، سلام رساندن به خدمت خانم همشیره، سیمین، ناصر، و گرفتن نامه از مسیو تیمو تا دیر نشده